شمسی ، تهران ، دنیا ، این ،پدر ،سپاهی ، خنجر ، قرآنی ، شده ،گرفت ، استادان ، گرفتم ، معلمین ، نجم آبادی ، هرچه ، اثر ،زبان ، لغت ،کتاب ،چهل سال ،بسیاری ، عظیمی ، غیر ، تنها ، ایران ، برویم ، کنندگانی ، درک کنیم ، شهرها ، لغات ، اشعار ، متون ، معتبر ، شعر ، ریاضی ، گفته ، مادرش ، بیماری ، سختی ، دچار ، شد ، نیاورده ، نقل ، سپس ، می توانم ، گفت ، بیداری ، بستر ، می خاستم ، در مقابل ، میان ، دانست ، سرشار ، آثار ، زحمت ، اینک ، دو شاگرد ، محمد معین ، لحظاتی ، سپری ، می بست ، که مپرس ، می خواهید ، بخوانم ، دیوان ، همچو ، پس
معرکه بده ندی گزارش میشی